امیرحسین نفس ما امیرحسین نفس ما ، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره
بابا علی بابا علی ، تا این لحظه: 41 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره
مامان زهرامامان زهرا، تا این لحظه: 36 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره
پیوند عشقمونپیوند عشقمون، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره

شیطون کوچولو

جان مادر

1397/7/14 15:45
نویسنده : مامان زهرا
295 بازدید
اشتراک گذاری

وقتی بزرگ می شوی دیگر خجالت می کشی به گربه ها سلام کنی و برای پرنده هایی که آوازهای نقره ای می خوانند دست تکان دهی.

خجالت می کشی دلت شور بزند برای جوجه قمری هایی که مادرشان بر نگشته، فکر می کنی آبرویت می رود اگر یک روز مردم ( همان هایی که خیلی بزرگ شده اند ) دل شوره های قلبت را ببینند و به تو بخندند.


وقتی بزرگ می شوی دیگر نمی ترسی که نکند فردا صبح خورشید نیاید،حتی دلت نمی خواهد پشت کوه ها سرک بکشی و خانه خورشید را از نزدیک ببینی!

دیگر دعا نمی کنی برای آسمان که دلش گرفته،حتی آرزو نمی کنی کاش قدت می رسید و اشکهای آسمان را پاک می کردی!

 

وقتی بزرگ می شوی قدت کوتاه می شود آسمان بالا می رود و تو دیگر دستت به ابرها نمی رسد و برایت مهم نیست که توی کوچه پس کوچه های پشت ابرها ستاره ها چگونه بازی می کنند آنها آنقدر دورند که تو حتی لبخندشان را هم نمی بینی و ماه ، همبازی قدیم تو آنقدر کمرنگ می شود که اگر تمام شب را هم دنبالش بگردی پیدایش نمی کنی.

وقتی بزرگ می شوی دور قلبت سیم خاردار می کشی و درمراسم تدفین درخت ها شرکت می کنی و فاتحه تمام آوازها و پرنده ها را می خوانی.و یک روز یادت می افتد که تو سال هاست چشمانت را گم کرده ای و دستانت را در کوچه های کودکی جا گذاشته ای ...

 

کاش همیشه اینقدرخوب ومهربان می ماندی وبزرگ نمیشدی جان مادر

 
پسندها (3)

نظرات (0)