سلام عزیزم قربونه شیرین زبونی هات و کارای بامزه ات برم .اون روز مامان فاطمه میخواست بره عروسی دیدم تو شروع کردی به گریه کردن البته الکی همراه با نق گفتم امیرحسین چی شده مامانی . گفتی : من نمیخوام مامان فاطمه از من خوشگل تر و خوش تیپ تر شده چرا مامان فاطمه از من خوش تیپ تر و خوشگل تر شده😅😂
البته اینجا دیگه گریه ها واقعی شد به خاطر تیپ و خوشگلی مامان فاطمه